صفحه اصلی arrow مطالب جالب و متنوع arrow ماجرای مرد نقاش خسیس و قصاب بخشنده - هرگز از روی ظاهر قضاوت نکید
 

تابلو اعلانات نت گشت..

نت گشت را home page خود کنيد

ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما
کدهای زیبا سازی سایت و وبلاگ - ساعت های زیبا
فروش سایت و دامنه زیبا، رند و با سابقه ده ساله و رنک دار
درمان سرماخوردگی با روش درمان های گیاهی و غذایی در ایران و جهان
دانلود تقویم نجومی سال 1403
دانلود کتاب مجربات باقر
دانلود کتاب صوتی تاریخ امپراطوری هخامنشیان از کوروش تا اسکندر
دانلود کتاب صوتی اروپا در قرون وسطی
دانلود جزوه حقایقی درباره سنگ پادزهر
فروشگاه اینترنتی عصر قدیم

جستجو در سایت نت گشت و در کل سایت ها

دانلود تقویم نجومی 1403 - تقویم نجومی 1403 منجم باشی - تقویم نجومی حسین جانقربان 1403 - تقویم نجومی گلپایگانی 1403

دانلود رایگان کتاب صوتی خداوند الموت - نوشته پل آمیر - مترجم ذبیح الله منصوری


اهدای عضو یعنی اهدای زندگی

كاربران آنلاین

ما 14 میهمان آنلاین داریم
خبر خوان سایت نت گشت
RSS 2.0

ورود كاربر





هنوز ثبت نام نكرده اید؟ عضویت در سایت
به وب

عکس دیده نشده ای از شهردار قالیباف و رحیم پور ازغدی
یك‌شنبه ۰۲ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۲ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس مهران مدیری با سبیل
دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۳ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس یادگاری شجریان و گوگوش
یك‌شنبه ۰۱ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۰۷:۱۱ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      كنسرت همايون شجريان با رهبري اركستر نامزد گوگوش
چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۳:۳۷ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      محمدرضا گلزار در کنار خودروی شخصی اش
چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۰۶:۳۱ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      

ماجرای مرد نقاش خسیس و قصاب بخشنده - هرگز از روی ظاهر قضاوت نکید

ارزیابی كاربر: OFFOFFOFFOFFOFF / 0
ضعیف عالی 

مرد نقاشی در شهری کوچکی زندگی میکرد که تابلوهای بسیار زیبایی می‌کشید و به قیمت گرانی تابلوها را به فروش میرساند.
روزی یکی از همسایگان نقاش به او گفت: با هر تابلوی نقاشی که میکشی پول زیادی می گیری آدم‌های فقیر زیادی در همسایگی ما هستند چرا به این همسایگان فقيرت کمک نمی کنی؟
از قصاب محل یاد بگیر، با آنکه وضع مالی خوبی ندارد هر روز چند قسمت گوشت را مجانی به خانواده‌های فقرا میدهد!
پير مرد نقاش گفت ولی من پولی ندارم که به کسی کمک کنم. همسایه مرد نقاش که نا امید شده بود با ناراحتی خانه او را ترک کرد و به بدگویی پشت سر نقاش پرداخت. پس از مدتی مرد نقاش بیمار شد و در تنهایی و کم محلی همسایگان از دنيا رفت. طی مراسمی ساده مراسم دفن انجام شد.
بعد از چند روز مردم با کمال تعجب دیدند که مرد قصاب دیگر کمکی به فقرا نمیکند! با تعجب از او علت کمک نکردنش را پرسیدند. قصاب گفت پیرمرد نقاش همیشه پول گوشت‌ها را به من میداد و میگفت بين فقرا تقسیم کن!

"هرگز نمی توانیم با ظاهر کسی را قضاوت کنیم...
مراقب قضاوت‌های نادرست‌مان باشیم"

ثواب بدون ریا ارزشمند است

0 نظر

هیچ نظری وجود ندارد. اولین نفر برای نظر دهی به این مقاله باشید!

ارسال یك نظر


هجی كردن هجی كردن

کتاب صوتی تاریخی

آخرین مطالب