صفحه اصلی arrow مطالب جالب و متنوع arrow متن شعر عاشورایی مداحی مکن ای صبح طلوع سروده پدر آیت الله بهجت
 

تابلو اعلانات نت گشت..

نت گشت را home page خود کنيد

ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما
کدهای زیبا سازی سایت و وبلاگ - ساعت های زیبا
فروش سایت و دامنه زیبا، رند و با سابقه ده ساله و رنک دار
درمان سرماخوردگی با روش درمان های گیاهی و غذایی در ایران و جهان
دانلود تقویم نجومی سال 1403
دانلود کتاب مجربات باقر
دانلود کتاب صوتی تاریخ امپراطوری هخامنشیان از کوروش تا اسکندر
دانلود کتاب صوتی اروپا در قرون وسطی
دانلود جزوه حقایقی درباره سنگ پادزهر
فروشگاه اینترنتی عصر قدیم

جستجو در سایت نت گشت و در کل سایت ها

دانلود تقویم نجومی 1403 - تقویم نجومی 1403 منجم باشی - تقویم نجومی حسین جانقربان 1403 - تقویم نجومی گلپایگانی 1403

دانلود رایگان کتاب صوتی خداوند الموت - نوشته پل آمیر - مترجم ذبیح الله منصوری


اهدای عضو یعنی اهدای زندگی

كاربران آنلاین

ما 18 میهمان آنلاین داریم
خبر خوان سایت نت گشت
RSS 2.0

ورود كاربر





هنوز ثبت نام نكرده اید؟ عضویت در سایت
به وب

عكسي متفاوت از گوهر خيرانديش در خارج از كشور
شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۰۸ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      رضا عطاران و مریلا زارعی در مراسم خوابم می آد
جمعه ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۵۴ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس های جنجالی بازیکن مشهور پرسپولیس و نامزدش
شنبه ۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۵۷ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      آزاده نامداری و فرزاد حسنی دست در دست هم - جدیدترین عکسها بعد از ازدواج
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۲۶ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      مهران غفوریان و اکبر عبدی در پشت صحنه خندوانه
دوشنبه ۰۹ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۰۶ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      

متن شعر عاشورایی مداحی مکن ای صبح طلوع سروده پدر آیت الله بهجت

ارزیابی كاربر: ONONONONOFF / 16
ضعیف عالی 

شعر بسیار زیبای مکن ای صبح طلوع که به شکلی بسیار زیبا تمام صحنه عاشورا، و حال و هوای عصر عاشورا و روز و شب تاسوعا را به تصویر میکشد سروده کربلایی محمود بهجت، پدر بزرگوار آیت الله بهجت  می باشد که چند بیت آن هم به قدری مشهور است که در تمام مداحی ها و توسط تمام مداحان و با همخوانی مردم خوانده می شد و آن قطعه سوزناک:
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح


چون شعر از نظر معنایی بسیار پرمعنی، پر از استعارات و صناعات شعری است که صحنه های بسیار غم انگیز. عاشقانه و عارفانه عاشورا را به تصویر می کشد مداحان بیشتر ابیات ساده تر و عامیانه آنرا استفاده می کنند اما مداحی میثم مطیعی که از اشعار سنگین تری استفاده می کند این شعر را به صورت کاملتری اجرا کرده.
در ذیل متن کامل شعر کربلایی محمود بهجت با نام مکن ای صبح طلوع را برای شما آورده ایم.

قدیمی ترین تصویری که از عاشورای امام حسین (ع ) موجود است

هان که گوی فلک صدق به چوگان من است
ساحت کون و مکان عرصه میدان من است
دیده فتح ابد عاشق جولان من است
هر چه در عالم امر است به فرمان من است
پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع


«هان و هان ناقه حقیم» مجوئید حیَل
«تا نبرد سرتان را سرِ شمشیرِ اجل»
«پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل؟»
«کار حق کن فیکون است نه موقوف علل»
بی فروغ رخ او. جان و جهان بی جان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع


ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم
«قطع این مرحله با مرغ سلیمان» بکنم
حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم
«آنچه استاد ازل گفت بکن»، آن بکنم
عاقبت خانه ظلم است که آن ویران است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع


«نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی کاری گیرند»
و به تاریکی شب ره به کناری گیرند
صادقان زآینه صدق، غباری گیرند
صحنه مشهد ما صحن نگارستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

متن شعر مداحی مکن ای صبح طلوع،امشبی را شه دین در حرمش مهمان است،،ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است، مداحی مکن ای صبح طلوع میثم مطیعی

گفت عباس که: من از سر جان برخیزم
از «سر جان و جهان دست فشان برخیزم»
«از سر خواجگی کون و مکان برخیزم»
من «ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم»
این چه روح است و کرامت که در این یاران است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع


در شب قتل، نگفت از سر و سامان، زینب
«داشت اندیشه فردای یتیمان، زینب»
گفتی از یادِ پریشانی  طفلان، زینب
داشت آن شب همه گیسوی پریشان، زینب»
این چه خوابی است که در خوابگه شیران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع


ظهر فردا، قد رعنای حسین است کمان
باز جوید شه بی یار ز عباس نشان
ز علمدارِ خود آن خسرو شمشاد قدان
«که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان»
قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم  اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع



علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند:
صبر از این بیش ندارم، چکنم تا کی و چند؟
جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند
بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند
دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع



«او سلیمان زمان است که خاتم با اوست»
«سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست»
نفس «همت پاکان دو عالم با اوست»
زخم شمشیر و سنان چیست؟ «که مرهم با اوست»
پس چه رازی است که خنجر به گلو بُران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح

متن شعر مداحی مکن ای صبح طلوع،امشبی را شه دین در حرمش مهمان است،،ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است، مداحی مکن ای صبح طلوع میثم مطیعی

طلوع شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان
در هیاهوی رذیلانه آن اهرمنان
پرسد از پیکر صدچاک شه تشنه زبان
«که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان؟»
جگر رود فرات از تف او سوزان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح



طلوع او که دربانی میخانه فراوان کرده است
نوش پیمانه خون بر سر پیمان کرده است
اشک را پیرهنِ یوسفِ دوران کرده است
چنگ بر گونه زده موی پریشان کرده است
در دل حادثه مجموعِ پریشانان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح


طلوع یارب این شام سیه را به جلالی دریاب
بال و پر سوخته را با پر و بالی دریاب
«تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب»
جشن دامادی جان را به جمالی دریاب
که عروسِ شرف از شوق حنابندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

آموزش زبان  دیالوگ

آخرین مطالب