صفحه اصلی مطالب جالب و متنوع مجموعه کاملی از جوک ها و طنز های فارسی
تابلو اعلانات نت گشت..
نت گشت را home page خود کنيد
ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما
کدهای زیبا سازی سایت و وبلاگ - ساعت های زیبا
فروش سایت و دامنه زیبا، رند و با سابقه ده ساله و رنک دار
درمان سرماخوردگی با روش درمان های گیاهی و غذایی در ایران و جهان
دانلود تقویم نجومی سال 1403
دانلود کتاب مجربات باقر
دانلود کتاب صوتی تاریخ امپراطوری هخامنشیان از کوروش تا اسکندر
دانلود کتاب صوتی اروپا در قرون وسطی
دانلود جزوه حقایقی درباره سنگ پادزهر
فروشگاه اینترنتی عصر قدیم
كاربران آنلاین
ما 19 میهمان آنلاین داریم
ورود كاربر
مجموعه کاملی از جوک ها و طنز های فارسی
صفحه 7 از 14
# از مسافر یه تاکسی ميپرسن: پيغمبر کی به رسالت رسيد؟
ميگه: نمیدونم والله !،من سيد خندان پياده شدم ! # دو تا ديونه تو شهري به هم رسيدن يكي شون افتاب رابادست نشون دادو گفت مي دوني اين خورشيده يا ماه ؟ اون يكي گفت من هم مثل تو توي اين شهر غريب هستم # يه بابا به پسرش مي گه : بچه خجالت بكش پسر عموت هم سن توست شاگرد اول شده پسره ميگه:
شما هم كه هم سن ريس جمهورين پس چرا ريس جمهور نشودين ! # رضا به دوستش ميگه: اصغر، قربون دستت، برو عقب ماشين ببين چراغ راهنما ماشين كار ميكنه يا نه ؟
اصغر ميره عقب ماشين، ميگه: كار ميكنه، كار نميكنه، كار ميكنه، كارنميكنه ! # از ملا پرسيدند طالع تو در کدام برج است؟
ملا جواب داد : در برج گوسفند..
پرسيدند ما در ميان برجها برج گوسفند نداريم.
ملا گفت : ده سال پيش طالع من در برج بره بود و حالا پس از ده سال لابد بره گوسفند شده ، اگر بگويم طالعم در برج گوسفند است دروغ نگفته ام.
# يه خروس محليه با يه خروس آبادانيه دعواشون شد. يه دفعه خروس محليه پريد رو خروس آبادانيه و طوري زدش زمين که تمام پرهاش کنده شد! يه خروس ديگه که اون طرفها بود به خروس آبادانيه مي گه: تو چرا نزديش؟ گفت: ولک پريد اون ور! مو تازه لخت شدم! # یه بابائی با تهرونيه دعواش ميشه، ميبرنشون كلانتري. افسرنگهبان از تهرونيه ميپرسه: اسمت چيه؟ يارو با بيخيالي ميگه: فِري... افسره حسابي چپ و راستش ميكنه، ميگه: بي پدر فكر كردي اينجا خونه خالست خودموني شدي؟ گفتم اسمت چيه؟ تهرونيه كه حساب دستش اومده بوده ميگه: فريدون قربان! افسره برميگرده به اون یکی ميگه : اسم توچيه؟! یارو اسمش قلي بوده، يكم فكر ميكنه بعد با ترس جواب ميده: قوليدون ! # يه روز از يه آبادانيه مي پرسن 2 بعلاوه 2 چند مي شه؟ آبادانيه کمي فکرميکنه و ميگه 5. ميگن ها ! از بقيه که پرسيديم گفتند چهار چطور تو مي گي 5. آبادانيه مي گه پنجمي مال لاف زدنشه ! # جرج بوش بعد از بچه دار شدن رو سردر منزلش نوشت : باتشکر از اهالی تگزاس !!! # اولي: مي دوني ديشب فرهاد و زنش ديشب دعواي سختي داشتند؟
دومي: بله ، ولی من شنيده ام اين زوج جدا نشدني هستند.
اولي : درسته ديشب چهارتا مرد با کمک هم آنها را از هم جدا کردند!!! # ملا به رفيقي گفت: خبر داري فلان دوستمان از دنيا رخت بر بست؟
رفيقش پرسيد نه. سبب مرگش چه بود؟
ملا گفت: بيچاره علت زندگيش معلوم نبود چه برسه به مرگش. # بچه يک ساله جرج بوش تازه چهار دست و پا راه مي رفت، ناگهان از طريق راه آب رفت منزل همسايه و هر چه کردند برنگشت که برنگشت.
جرج بوش گفت : عيب نداره بالاخره حق به حق دار رسيد! # مسافريني که به قزوين رفته اند تعريف مي کنند که بر سر دروازه ورودي شهر نوشته اند احتياط !
و بر سر دروازه خروجي شهر نيز نوشته شده عرض نکردم... # جرج بوش بچه دار نمي شده و دوا و درمان هم فايده نداشته بالاخره دکتر تجويز کرد بهتر است شما محله تان را عوض کنيد! # يکي از جاسم پرسيد: اسم کوچک فردوسي چيه ؟
گفت: مِيدون!
# يه زن خيلي چاق پيش دکتر مي ره تا وزن کم کنه.
دکتر بهش مي گه تنها کاري که لازم است بکني اين است که روزي چند بار سرت را تکون بدي.
زن مي پرسه کي و چطور؟
دکتر مي گه : هر وقت بهت غذا تعارف کنند!
# از یکی پرسيدند با چه ارزي ازکشور خارج شدي؟
گفت : با ارز معذرت ! # از زن جرج بوش پرسيدند : اين همه بچه داري اسمهاشون را فراموش نمي کني؟
گفت نه، اسمهاشون را نه، ولي فاميلشون را اغلب قاطي مي کنم. ! # دو بانوي مسن از شوهرهايشان صحبت مي كردند. اولي گفت: من از اين كه شوهرم ناخن هايش را ميجود خيلي ناراختم
دومي گفت:شوهر منهم اين عادت را داشت ولي من تركش دادم .
اولي گفت:چطوري ؟ دومي گفت:خيلي ساده دندانهايش را مدتي قايم كردم.
# يه بار کاظم از شادگان مي ره تهران تو تهران پولش تمام مي شه . تلگراف مي زنه به باباش و مي گه : من کاظم پول لازم. باباش جواب ميده مادرت مريض کرم نريز. # از غلو پرسيدند زلزله اي که قرار بود بياد چي شد؟
گفت : قرار بود بياد ولي بچا نذاشتن! # روزي از ملا پرسيدند تو و برادرت چند سال با هم فرق داريد؟
ملا پاسخ داد: مادرم مي گفت برادرت از تو يکسال بزرگتر است با اين حساب امسال من و برادرم با هم همساليم.
# به جاسم گفتند فعل کشيدن را صرف کن
گفت: کشيدم ، کشيدي، کشيد
کشيديم، کشيديد، پُکيد! # يه روز غضنفر مي ره مهتابي بخره هر چي فکر مي کنه اسم مهتابي يادش نمي ياد آخرش به يارو مي گه: آقا يه متر و نيم لامپ بده. # اميري انگشتر بدون نگيني را به ملا هديه داد. ملا در عوض دعا کرد که خداوند در بهشت خانه اي بدون سقف به او بدهد.
امير پرسيد ملا چرا بدون سقف؟
ملا جواب داد: هر وقت نگين انگشتر رسيد، سقف هم ساخته خواهد شد.
# جاسم از طبقه هفتم افتاد پايين. مردم دورش جمع شدند و ازش پرسيدند چي شد ؟
گفت : من هم مثل شما تازه رسيدم ! # يه روز يه دختر زشت و خودخواه از يک شاعر مي پرسه: چه شباهتهايي بين من و خورشيدهست؟
شاعر مي گه : به هيچ کدام نمي شه با چشم باز نگاه کرد!
# غضنفر يه زن چاق رامي بينه . مي گه خانم ببخشيد اسم شما چيه ؟ مي گه غنچه.
غضنفر مي گه خانم شما وا بشين چي مي شين!!! # از ملا پرسيدند چرا آب دريا شور است؟ ملا جواب داد مگر تا به حال ماهي نخورده ايد که ببينيد چقدر شور است؟ گفتند چرا. ملا گفت: پس واضح است که اين همه ماهي که توي دريا وجود دارند ، کافيست آب دريا را شور کنند
# غضنفر دکتراي ادبيات داشت ازش مي پرسن چند جور «ک» در فارسي داريم؟
مي گه يه جور «ک» داريم که «ک» نوشته مي شه و «ک» خونده مي شه مثل کره خر.
يه جور «ک» داريم که «ک» نوشته مي شه ولي «چ» خونده مي شه مثل اچبر(اکبر(
يه جور «ک» داريم که «ک» نوشته مي شه ولي خونده نمي شه مثل دتر(دکتر)
و يه جور «ک» داريم که نه نوشته مي شه و نه خونده مي شه مثل اسماعيل.
# به يه همشهريه گفتند تو لهجه داري؟ گفت : نه والا مي خواهي بيا بگرد!!! # يه شب جاسم مياد خونه و دو تا رختخواب مي اندازه که بره بخوابه که دوستش مي ياد خونه و مي بينه جاسم دو تا رختخواب انداخته. مي گه چرا دو تا رختخواب انداختی؟
جاسم: و ولک دو شبه که نخوابيدم
# از عبود مي پرسن چرا پسرت اينقدر زشته؟
مي گه : وولک اون قديما امکانات نبود. # غضنفر نشسته بود لب دريا با يه کاسه ماست و قاشق قاشق ماست مي ريخت تو دريا.
ازش پرسيدند داري چه کار مي کني؟ گفت دارم دوغ درست مي کنم.
گفتند مگر مي شه ؟
گفت اگر بشه خيلي مي شه!
# از ملا پرسيدند چند سال داري؟
گفت: چهل سال.
ده سال بعد از او پرسيدند چند سال داري؟
گفت : چهل سال.
گفتند تو 10 سال پيش مي گفتي چهل سال حالا باز هم مي گويي چهل سال.
ملا جواب داد حرف مرد يکي است، اگر بيست سال ديگر هم بپرسيد باز هم مي گويم چهل سال. # جاسم را يه بار برق گرفت گفت : ولم کن تا ولت کنم
صفحه اصلی
دانلود کنید
دیدنی ها - آنلاین ببینید/ دانلود
شنیدنی ها- آنلاین بشنوید/ دانلود
کامپیوتر ، اینترنت و موبایل
مطالب پزشکی و سلامت
تعبیر خواب و طالع بینی
مطالب جالب و متنوع
آشپزی و خانه داری
اخبار روز ایران و جهان
گالری تصاویر روز
تصاویر جالب و متنوع
گالری تصاویر اشخاص
آنلاین بازی کنید
تبلیغات نت گشت
آخرین دانلود ها
آخرین مطالب
- دانلود تقویم نجومی سال 1403 - تقویم ازدواج، تقویم قمر در عقرب
- دوربین مگنتی گردالو، دوربین SQT آهنربایی، دوربین مینی ورزشی گرد بخریم یا نخریم؟
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مضراب یا نواختن با مضراب در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن هر چیز دوتایی مثل تخم دوزرده یا دوچرخه دوترکه در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره گرفتار مصیبت شدن در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن صورتگری یا نقاشی حیوان یا انسان در خواب
- علت عدم دریافت تصاویر دوربین های مداربسته هوشمند بر روی موبایل در روزهای اعتراضات و اغتشاشات
- دستگاه انتقال آسان بیمار به صندلی، ماشین، ویلچیر، توالت فرنگی
- تعبیر خواب های مختلف درباره مصحف یا قرآن مجید در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مشهور شدن و شهرت در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مشمع یا رومیزی و روکش مشمعی در خواب
- دانلود کتاب کلیدهای اسرار جلد 1و2 (ویژه نامه شمیم وحی سال 92)- مجربترین ادعیه، اذکار، درمانهای معنوی
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشکل و گرفتاری مالی و غیر مالی در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مشک آب نو یا کهنه در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشک و عنبر و نافه در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشعل، روشن کردن مشعل و مشعل بدست گرفتن در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مسلمان شدن مشرک و شرک در خواب
- تعبیر خوابهای مختلف درباره مشرق و مشرقیها و به شرق رفتن در خواب
- فیلم آموزش افزایش شانس ثبت نام خرید خودروهای بهمن موتور و سایر شرکت های خودروسازی
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشرف شدن و اشراف بر کاری یا مکانی در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دعوا، کتک کاری و مشت زدن به دیگران در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشارکت با مرد یا زن یا به هم زدن مشارکت در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مشاجره، دعوا، بحث و جدل در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن حضرت عیسی مسیح در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مسواک در خواب
- تعبیرخواب های مختلف درباره دیدن میخ و مسمار در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مسلمان شدن در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مسگر و مسگری در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مسکه یا روغن حیوانی در خواب
- تعبیر خوابهای مختلف درباره پیدا کردن یا خرید مسکن در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مسجد، نماز خواندن در مسجد و احداث مسجد در خواب
- فواید خواندن آیة الكرسی
- ابطال چشم زخم ودفع آثارسوء آن در روح و جسم - دستور دوم
- دعاها و دستورات رفع چشم زخم و از بین بردن اثرات چشم زدن کسی - دستور اول
- نماز سیف القاطع و ختم یا علی - دو دستور مجرب برای حاجت روایی
- ساروج، مواد تشکیل دهنده و خواص آن در بناهای قدیمی و روشهای تخریب آن
- عایق های رطوبتی سنتی در بناهای قدیمی و تاریخی چه بوده؟
- چرا در موزه های فرانسه دریایی از آثار باستانی و گنج های ایرانی موج می زند
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن شرابخواری، مستی و عرق خوری در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن توالت و مستراح و رفع حاجت در مستراح در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مستخدم و خدمتکار در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مستاجر، خانه اجاره ای و پرداخت اجاره در خواب
- چطوری جون دل - ایجاد روحیه با هیبت ترسناک
- ترتیب نوشتن شماره حساب بانکی و شماره شبای بانک ها در کادرهای مربوطه
- افزایش کارمزد کارت به کارت و تصویب کارمزد برای انتقال وجه پایا و ساتنا و سایر خدمات بانکی
0 نظر
هیچ نظری وجود ندارد. اولین نفر برای نظر دهی به این مقاله باشید!