صفحه اصلی arrow مطالب جالب و متنوع arrow پسری که ناچارند او را مثل سگ، قلاده ببندند+ عکس
 

تابلو اعلانات نت گشت..

نت گشت را home page خود کنيد

ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما
کدهای زیبا سازی سایت و وبلاگ - ساعت های زیبا
فروش سایت و دامنه زیبا، رند و با سابقه ده ساله و رنک دار
درمان سرماخوردگی با روش درمان های گیاهی و غذایی در ایران و جهان
دانلود تقویم نجومی سال 1403
دانلود کتاب مجربات باقر
دانلود کتاب صوتی تاریخ امپراطوری هخامنشیان از کوروش تا اسکندر
دانلود کتاب صوتی اروپا در قرون وسطی
دانلود جزوه حقایقی درباره سنگ پادزهر
فروشگاه اینترنتی عصر قدیم

جستجو در سایت نت گشت و در کل سایت ها

دانلود تقویم نجومی 1403 - تقویم نجومی 1403 منجم باشی - تقویم نجومی حسین جانقربان 1403 - تقویم نجومی گلپایگانی 1403

دانلود رایگان کتاب صوتی خداوند الموت - نوشته پل آمیر - مترجم ذبیح الله منصوری


اهدای عضو یعنی اهدای زندگی

كاربران آنلاین

ما 20 میهمان آنلاین داریم
خبر خوان سایت نت گشت
RSS 2.0

ورود كاربر





هنوز ثبت نام نكرده اید؟ عضویت در سایت
به وب

عکس: میناوند 17 ساله، مهدوی كیا 15 ساله و فرهاد مجیدی 14 ساله
سه‌شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۵۹ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      گوش سوراخ کردن آنجلینا جولی به سبک بومیان آفریقایی
پنج‌شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۰۵ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس یادگاری گرفتن پوریا پورسرخ از علی کریمی
دوشنبه ۰۱ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۰۷:۵۹ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس گروه مستان و پرواز همای با خواننده و هنرپیشه قبل از انقلاب
چهارشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۰۱:۵۷ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      نذر عاشورایی علیرضا حیدری از 13 سالگی تا کنون
پنج‌شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۶:۲۰ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      

پسری که ناچارند او را مثل سگ، قلاده ببندند+ عکس

ارزیابی كاربر: OFFOFFOFFOFFOFF / 0
ضعیف عالی 

معلولیت ذهنی در این پسر زمانی که بسیار کم سن و سال بود، تشخیص داده شد و از وقتی که حدوداَ شش سال داشت، از خانه بیرون می‌رفت و به اموال همسایه‌ها خسارت می‌زد. خویشاوندان او که چای کارانی فقیر هستند، مجبور شدند که درآمدِ نزدیک به یک سال خودشان را برای جبران خسارتهایی که این پسر به بار آورده بود، صرف کنند. حال آنها ظاهراً راهکار دیگری جز بستن او پیدا نکرده‌اند.

پدربزرگ گوبیائو می‌گوید که نوه‌اش هنگام تولد دچار آسیب مغزی شد. آن روز به دلیل رانش زمین، رساندن مادر به بیمارستان برای زایمان میسر نبود. خانوادۀ او که از رفتارش به تنگ آمده‌ بودند، پولهایشان را جمع کردند تا او را پیش پزشکان محلی ببرند.

پسری که ناچارند او را مثل سگ، قلاده ببندند+ عکس

پدربزرگ گوبیائو می‌گوید که تنها کاری که این پزشکان کردند این بوده که توصیه کنند تا پسر را به پکن یا شانگهای ببرند تا درمانهای تخصصی‌تری برایش انجام شود. سفری که خانوادۀ او امکان مالیش را ندارد.
هر روز صبح که ژی جانتو (پدربزرگ) از خواب برمی‌خیزد، نوه‌اش را به یک ستون می‌بندد. البته او قصد آزار پسر را ندارد، بلکه هدفش حفظ سلامتی پسر و جلوگیری از ورشکستگی خانواده است.

پسری که ناچارند او را مثل سگ، قلاده ببندند+ عکس

وقتی که اولین بار، گوبیائو را دهکده‌اش دیدم، به نظر یک پسربچۀ 11 سالۀ معمولی می‌رسید. با این تفاوت که یک طناب مانع از آن می‌شد که از جایی که به آن بسته شده بود بیش از چند قدم فاصله بگیرد.

جانتو ماجرا را برایم توضیح داد. گوبیائو دچار معلولیت ذهنی است و رفتار “جسورانۀ” او به این معناست که خانواده می‌بایست هر بار که او برای بازی به گوشه‌ای از دهکده می‌رفت، زمان زیادی را صرف یافتن او می‌کردند.
رفتارهای او همچنین خرج زیادی هم روی دست خانواده می‌گذاشت. آنها مجبور بودند که خسارت شیشه‌هایی که گوبیائو می‌شکست و کاشی‌هایی که از سقفهای مردم می‌شکست را بپردازند.

پسری که ناچارند او را مثل سگ، قلاده ببندند+ عکس

تا زمانی که پسر به 11 سالگی برسد، خانواده‌اش مجموعاً مجبور به پرداخت 1600 دلار خسارت شده بودند. این میزان تقریباً برابر با درآمد یک سال خانواده است. از نظر آنها چارۀ دیگری جز محدود کردن تحرک گوبیائو وجود نداشت.

بستن گوبیائو به سایر اعضای این خانوادۀ شش نفره اجازه می‌دهد تا به کارشان در مزارع چای بپردازند. در دهکدۀ دویست نفره‌ای که این پسر و خانواده‌اش در آن زندگی می‌کنند، کار اغلب ساکنان کشاورزی است. پدربزرگ و مادربزرگ گوبیائو چای‌کار هستند و همچنین مسئولیت مراقبت از او را بر عهده دارند. والدین گوبیائو هم از خواهر او مراقبت می‌کنند و هم در مزرعه کار می‌کنند.

پسری که ناچارند او را مثل سگ، قلاده ببندند+ عکس

این خانواده یک بار موفق شدند تا 150 دلار پس انداز کنند و گوبیائو را به دکتر ببرند. جانتو (پدربزرگ) می‌گوید که پزشکان روستایی او را در بیمارستان نپذیرفتند و فقط توصیه کردند که پسر را به پکن یا شانگهای ببرند. این خانواده که به سختی شکم خود را سیر نگه می‌دارند، توان تامین خرج چنین سفرهایی را ندارند.

پسری که ناچارند او را مثل سگ، قلاده ببندند+ عکس

جانتو گاهی اوقات که به سر مزرعه می‌رود، مجبور است که پسر را به کمر خود ببندد. او می‌گوید که بزرگترین کابوسشان این است که گوبیائو خودش را از طناب خلاص کند. او می‌گوید: “اوضاع بدتر و بدتر می‌شود؛ ما پیر می‌شویم و روز به روز بزرگتر و قویتر می‌شود.”

0 نظر

هیچ نظری وجود ندارد. اولین نفر برای نظر دهی به این مقاله باشید!

ارسال یك نظر


هجی كردن هجی كردن

آموزش زبان  دیالوگ

آخرین مطالب