صفحه اصلی arrow اخبار روز ایران و جهان arrow خسرو معتضد: جوانفکر که چریک نیست/ این برخوردها بازخورد بدی دارد
 

تابلو اعلانات نت گشت..

نت گشت را home page خود کنيد

ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما
کدهای زیبا سازی سایت و وبلاگ - ساعت های زیبا
فروش سایت و دامنه زیبا، رند و با سابقه ده ساله و رنک دار
درمان سرماخوردگی با روش درمان های گیاهی و غذایی در ایران و جهان
دانلود تقویم نجومی سال 1403
دانلود کتاب مجربات باقر
دانلود کتاب صوتی تاریخ امپراطوری هخامنشیان از کوروش تا اسکندر
دانلود کتاب صوتی اروپا در قرون وسطی
دانلود جزوه حقایقی درباره سنگ پادزهر
فروشگاه اینترنتی عصر قدیم

جستجو در سایت نت گشت و در کل سایت ها

دانلود تقویم نجومی 1403 - تقویم نجومی 1403 منجم باشی - تقویم نجومی حسین جانقربان 1403 - تقویم نجومی گلپایگانی 1403

دانلود رایگان کتاب صوتی خداوند الموت - نوشته پل آمیر - مترجم ذبیح الله منصوری


اهدای عضو یعنی اهدای زندگی

كاربران آنلاین

ما 15 میهمان آنلاین داریم
خبر خوان سایت نت گشت
RSS 2.0

ورود كاربر





هنوز ثبت نام نكرده اید؟ عضویت در سایت
به وب

انتشار عكس هاي لخت و برهنه جواني هاي مادر اوباما
پنج‌شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۰ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      بهروز وثوقی ، هنرپیشه قبل از انقلاب در کنار آنتونی کوئین ستاره سینمای جهان
جمعه ۰۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۴ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      تصویر: خوش و بش احمدی نژاد و عمو پورنگ
یك‌شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۰۵:۵۱ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      شیث رضایی و ماشین لوکسش
دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۴ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس مهدی هاشمی و دخترش
یك‌شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱ ساعت ۰۱:۰۰ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      

خسرو معتضد: جوانفکر که چریک نیست/ این برخوردها بازخورد بدی دارد

ارزیابی كاربر: OFFOFFOFFOFFOFF / 0
ضعیف عالی 

به گزارش روزنامه ایران خسرو معتضد ، تاریخ دان ، نظر خود را در مورد برخورد با روزنامه ایران با شرح تاریخچه ای از موارد برخورد با خبرگزاری و روزنامه رسمی کشور در دوران حاضر و گذشته ابراز داشت که عینا در اینجا منعکس می شود.

اوضاع مطبوعات در روزگار اخیر نسبت به دوره های گذشته بسیار متفاوت بوده است. خوشبختانه در روزگار اخیر با تعدد نشریات روبرو هستیم. یعنی برخلاف دوران شاه و اشتباه بزرگش درباره محدود کردن مطبوعات در روزگار کنونی با تعدد نشریات مواجهیم. در سال 56 ما کلا 136 نشریه داشتیم اما اکنون این رقم به شدت بالاتر است! در دوران گذشته وقتی به کشورهای خارجی میرفتم حتی به کشوری مانند ترکیه با گوناگونی نشریات روبرو بودم اما در همان روزگار در ایران همان 136 نشریه را داشتیم. این در حالی بود که حتی در زمان احمدشاه و در دوران مشروطه هم ما حدود 534 نشریه داشتیم! پس یکی از کارهای خوب بعد از انقلاب اسلامی همین افزودن بر شمار نشریات بود به خصوص بعد از جنگ تحمیلی که بر تعداد نشریات افزوده شد تا امروز که تعداد نشریات داخلی پهلو میزند به تعداد نشریاتی که در فرانسه چاپ میشود. یکی از بهترین اتفاقات در عرصه رسانه ای ایران هم ابتدا انتشار همشهری بود و بعد انتشار روزنامه ایران اما اشتباهی که در مورد نشریات لحاظ شد این بود که بیش از حد آنها را وابسته به دولت نگه داشتند.

در مورد روزنامه ایران اول این نکته را بگویم که نباید در هیچ دوره ای به این روزنامه، جناحی نگاه کرد. روزنامه ایران روزنامه ای است مربوط به یک خبرگزاری یعنی خبرگزاری ایرنا. اتفاقا به نطر من تنها موسسه ای که میتواند و باید روزنامه داشته باشد خبرگزاری ایرنا است برای اینکه کارش تولید خبر است. روزنامه ایران چون مربوط به خبرگزاری جمهوری اسلامی است در هر زمان به گونه ای خاص مورد ظلم واقع میشود. یعنی همان طور که به خاطر داریم در دوره خاتمی یک عده به این روزنامه، حمله میکردند که چرا مربوط به جناح اصلاح طلب است. در روزگار فعلی هم یک عده ای معترض به این هستند که چرا این روزنامه در اختیار گروه آقای احمدی نژاد است.

به نظر من معتبرترین خبرگزاری ایران، خبرگزاری جمهوری اسلامی است چراکه سابقه ای طولانی دارد و از ابتدای دهه سی شکل گرفته و همواره به عنوان یک خبرگزاری معتبر شناخته میشده مثلا اخبار مربوط به جنگ جهانی دوم اعم از اعلام بی طرفی ایران در این جنگ و سپس اشغال ایران، اول بار توسط ایرنا اعلام شد.

روزنامه ایران باید در سطحی قرار گیرد که دولتها در آن دخالتی نداشته باشند. روزنامه ایران اگر هم بنا است ناشر افکار خبرگزاری جمهوری اسلامی باشد باید تحت تاثیر این و آن قرار نگیرد. باید موقعیت خودش را حفظ کند. به جز این سطح نویسندگان، خبرنگاران و مفسرین روزنامه هم باید آن قدر بالا باشد که به هیچ عنوان کسی نتواند به روزنامه انگی بزند. یعنی این طور نباشد که روزی بگویند روزنامه برای خاتمی است یا روزی دیگر بگویند روزنامه برای رفسنجانی است یا روز دیگر برای آقای احمدی نژاد. باید این باور به وجود آید که ایران یک خبرگزاری رسمی است. الان خبرگزاریهای مختلفی در ایران هستند ولی کم پیش می آید که رسانه ای اعتبار روزنامه ایران را داشته باشند. صدای آمریکا یک بار حرفی درباره من زد برای توضیح دادن درباره آن گفته، از بین سایتها و خبرگزاریهای مختلف فقط با ایرنا صحبت کردم و به این ترتیب فورا گفته من در تمامی دنیا بازتاب پیدا کرد؛ این مساله برآمده از اعتبار خبرگزاری است.

روزنامه باید آن قدر معتبر باشد که به هیچ وجه وارد جریانات روز نشود. دولت هم باید بداند که آقای احمدی نژاد میرود، آقای خاتمی میرود، آقای هاشمی رفسنجانی میرود ولی روزنامه و خبرگزاری میماند.
اگر دادگستری با جوانفکر مشکلی داشته، کافی بود برای احضار ایشان به صورت محترمانه یک نامه برایشان ارسال شود
درباره دستگیری آدمی به نام جوانفکر همین قدر میگویم ایشان هر مشکلی هم که داشته باشند دستگیری شان میتوانست راحتتر از این و صرفا با برقراری یک تماس تلفنی انجام شود. آمدن در محل روزنامه آن هم روزنامه دولتی برای دستگیر جوانفکر درست نبود. توجه کنید ایران روزنامه خصوصی که نیست که بگوییم امکان فرار آقای جوانفکر وجود داشته باشد به هر حال ایشان مشاور رسانه ای رییس جمهور است. همین الان اگر بخواهند خسرو معتضد را جلب کنند به سادگی با تلفن شخصی من تماس گرفته و میگویند آقای معتضد به کلانتری تشریف بیاورید، من هم که فرار نمیکنم! به هر حال اگر دادگستری با جوانفکر مشکلی داشته، کافی بود برای احضار ایشان به صورت محترمانه یک نامه برایشان ارسال شود اما متاسفانه بیخود و بیجهت وارد روزنامه شدند و تعدادی از روزنامه نگاران بیگناه را جلب کردند. آخر روزنامه نگار بیچاره چه گناهی دارد؟! او در آنجا نشسته و به هر حال رییس اش باید احترامی داشته باشد اما به ناگاه در برابر چشم روزنامه نگاران، برای دستگیری رییس می آیند!

این بازخورد بدی برای ما دارد چون بسیاری ممکن است این طور فکر کنند که این چه مملکتی است که بین روزنامه دولتی و مقامات قضایی آن کار به زدوخورد میکشد، کار به افشانه میکشد. این برخورد در حیثیت دولت نیست، در حیثیت مقام قضایی نیست، در حیثیت جوانفکر نیست. آقای جوانفکر مصاحبه ای کرده با یک روزنامه و نظرات اش را ارائه کرده، حالا اگر کسی از گفته های ایشان ناراحت است میتواند به او پاسخ دهد. نمیدانم چرا همه از جوابگویی میترسند؟ کسی که به سخنان جوانفکر معترض است میتواند با ذکر دلایل خود بگوید آقای جوانفکر آنچه میگویی نادرست است اما چون ما از جوابگویی میترسیم وارد این قضایا میشویم. باور کنید نه فقط درباره این مورد خاص بلکه درباره حرفهایی که شبکه های ماهواره ای علیه ما میزنند هم میتوان به جای برخورد حذفی به جوابگویی روی آورد.

همه به دنبال این هستند که ماهواره را از بین ببرند اما به نظر من بهتر است به جای این، فضایی ایجاد شود تا به بسیاری از تهمتهای شبکه های ماهواره ای پاسخ داده شود. برخی مواقع در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان حرفهایی میشنویم کاملا عجیب مثلا چندی پیش در یکی از همین شبکه ها خانم به ظاهر کارشناسی ادعا کرده بود مصدق زمانی گفته است که ایرانی حتی قادر به ساختن آفتابه هم نیست در صورتی که این، نه حرف مصدق که حرف رزم آرا بوده است!!! اصلا علت قتل رزم آرا همین جمله بوده است. این مورد و مواردی نظیر آن باید از سوی ما پاسخ داده شوند.

جوانفکر هم که جز مصاحبه کار دیگری نکرده پس اگر حرفهای او را قبول ندارید، جواب بدهید. حالا اگر در گفتگوی جوانفکر با روزنامه اعتماد حرف نادرستی زده شده به این حرف جواب دهید اما اینکه به جای جواب دادن به جوانفکر به روزنامه ایران حمله کنند اصلا درست نیست. دیدیم که رییس نیروی انتظامی هم از این اتفاق اظهار تاسف کرد و گفت میشد درباره این اتفاق تدبیر بهتری اندیشید. برخورد اینچنینی آن هم با یک روزنامه دولتی واقعا باعث تاسف است. به هر حال روزنامه ایران که روزنامه افراطی نبوده، روزنامه کمونیستی که نبوده! دراین روزنامه کسی اسلحه نداشته! این روزنامه ای بوده برای یک خبرگزاری معتبر پس چنین برخوردی با کارکنان آن درست نبود. کافی بود قوه قضاییه یک نامه خطاب به آقای جوانفکر مینوشت، دادگستری یک مقام قضایی است و کسی نمیتواند از دستورات آن استنکاف کند. در جریان این اتفاق ما خیلی کوچک شدیم. مرحوم مصدق همیشه میگفت کاری نکنیم که باعث کوچک شدن ما شود. مرحوم آیت ا.. کاشانی همیشه میگفت کاری نکنید که در انظار جهانیان ما را به چشم یک ملت گستاخ ببینند. مرحوم امام خمینی(ره) هم یک بار گفته بودند نباید کاری کرد که در انظار جهانیان، ملت ایران، ملتی بی نظم جلوه کند.

لزومی ندارد کاری کنیم که رسانه های بیگانه بیخود و بیجهت به جوسازی درباره اتفاقات داخلی پرداخته و مثلا در مورد همین حادثه روزنامه ایران کلی خبرسازی کنند. به هر حال روزنامه ایران، روزنامه ای دولتی است و مثلا میتوان اصلا آن را منتشر نکرد. برخورد قشنگتری میتوانست درباره این روزنامه روی دهد. به هر حال آقای جوانفکر نه چریک است و نه چیزی شبیه به آن. خیلی راحت میشد فقط با ارسال یک نامه او را فراخوند نه نیاز به مامور بود و نه چیز دیگر. با این برخورد زشت فقط بهانه دادیم به دست رسانه های دشمن.

خبرنگاران روزنامه ایران هم مانند بسیاری از ارگانهای دیگر نسبت به رییس مجموعه خود تعصب دارند. باز هم میگویم اصلا لزومی نداشت جلب آقای جوانفکر به روزنامه ایران کشیده شود کافی بود یک نامه خطاب به ایشان ارائه شود. برای احضار منِ نوعی کافی است رییس فلان اداره کلانتری به من زندگی بزند و مرا نزد خود فراخواند من هم با روی باز نزد وی میروم و اصلا لازم نیست برای جلب من نیرو اعزام شود. البته در نقاطی مانند بلوچستان یا کردستان نمیتوان بدین شیوه رفتار کرد چون در آنجا هستند بسیاری که حتی تلفن هم ندارند. رفتار پلیس در حادثه روزنامه ایران میتوانست بسیار ملایمتر باشد. مقام قضایی میتوانست با یک نامه با یک تلفن آقای جوانفکر را احضار کند. خیلی از روزنامه نگاران یا سردبیران روزنامه ها را با نامه احضار میکنند.

امیدوارم اتفاق رخ داده درباره روزنامه ایران دیگر تکرار نشود. روزنامه ایران شرایطی شبیه به رادیو و تلویزیون ایران دارد. فکر کنید روزی همین اتفاقی که درباره روزنامه ایران افتاد درباره کارمندان رادیو رخ میداد، مطمئنا این کار عواقب خوشی نخواهد داشت. این روزنامه یک نهاد وابسته به دولت و یک خبرگزاری معتبر است. بنابراین رفتار بایستی بسیار معقولتر صورت میگرفت. مثلا یک نامه محرمانه خطاب به آقای جوانفکر مینوشتند و اتهام وی را مشخص میکردند. ایشان هم مطمئما وکیل میگرفت و جواب میداد

کتاب صوتی تاریخی

آخرین مطالب