صفحه اصلی arrow مطالب جالب و متنوع arrow ملاقات ناصرالدین شاه و مرد ذغال فروش در جهنم
 

تابلو اعلانات نت گشت..

نت گشت را home page خود کنيد

ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما
کدهای زیبا سازی سایت و وبلاگ - ساعت های زیبا
فروش سایت و دامنه زیبا، رند و با سابقه ده ساله و رنک دار
درمان سرماخوردگی با روش درمان های گیاهی و غذایی در ایران و جهان
دانلود تقویم نجومی سال 1403
دانلود کتاب مجربات باقر
دانلود کتاب صوتی تاریخ امپراطوری هخامنشیان از کوروش تا اسکندر
دانلود کتاب صوتی اروپا در قرون وسطی
دانلود جزوه حقایقی درباره سنگ پادزهر
فروشگاه اینترنتی عصر قدیم

جستجو در سایت نت گشت و در کل سایت ها

دانلود تقویم نجومی 1403 - تقویم نجومی 1403 منجم باشی - تقویم نجومی حسین جانقربان 1403 - تقویم نجومی گلپایگانی 1403

دانلود رایگان کتاب صوتی خداوند الموت - نوشته پل آمیر - مترجم ذبیح الله منصوری


اهدای عضو یعنی اهدای زندگی

كاربران آنلاین

ما 13 میهمان آنلاین داریم
خبر خوان سایت نت گشت
RSS 2.0

ورود كاربر





هنوز ثبت نام نكرده اید؟ عضویت در سایت
به وب

عکس هاشمی رفسنجانی در حال اسب سواری
شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۴۷ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس های سوفیا لورن از جوانی تا پیری
چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۵۳ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عكس هاي گوگوش و هومن خلعتبري- كانديد ازدواج هفتمش
چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۳:۲۷ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس جالب هومن حاج عبداللهی و رامبد جوان در خندوانه
دوشنبه ۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۳۴ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس های مراسم عقد فرزاد حسنی و آزاده نامداری
دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۰۵:۰۱ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      

ملاقات ناصرالدین شاه و مرد ذغال فروش در جهنم

ارزیابی كاربر: ONONONONON / 1
ضعیف عالی 

ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشی افتاد. مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال‌ها بود و در نتیجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود.

ناصرالدین‌شاه سرش را از کالسکه بیرون آورده و ذغال‌فروش را صدا کرد. ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت: «بله قربان.»
ناصرالدین شاه با نگاهی به سر تا پای او گفت: «جنهم بوده‌ای؟»

ذغال فروش زرنگ گفت: «بله قربان!»

شاه از برخورد ذغال‌فروش خوشش آمده و گفت: «چه کسی را در جهنم دیدی؟»
ذغال‌فروش حاضرجواب گفت: «اینهائیکه در رکاب اعلاحضرت هستند همه را در جهنم دیدم.»

شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث کوتاهی گفت: «مرا آنجا ندیدی؟»

ذغال‌فروش فکر کرد اگر بگوید شاه را در جهنم دیده که ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگوید که ندیدم که حق مطلب را اداء نکرده است. پس گفت: «اعلاحضرتا، حقیقش این است که من تا ته جهنم نرفتم!»

0 نظر

هیچ نظری وجود ندارد. اولین نفر برای نظر دهی به این مقاله باشید!

ارسال یك نظر


هجی كردن هجی كردن

کتاب صوتی تاریخی

آخرین مطالب