صفحه اصلی arrow اخبار روز ایران و جهان arrow ديدار خونين با مرد گله‌دار / كشتار خانوادگي در كوهستان
 

تابلو اعلانات نت گشت..

نت گشت را home page خود کنيد

ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما
کدهای زیبا سازی سایت و وبلاگ - ساعت های زیبا
فروش سایت و دامنه زیبا، رند و با سابقه ده ساله و رنک دار
درمان سرماخوردگی با روش درمان های گیاهی و غذایی در ایران و جهان
دانلود تقویم نجومی سال 1403
دانلود کتاب مجربات باقر
دانلود کتاب صوتی تاریخ امپراطوری هخامنشیان از کوروش تا اسکندر
دانلود کتاب صوتی اروپا در قرون وسطی
دانلود جزوه حقایقی درباره سنگ پادزهر
فروشگاه اینترنتی عصر قدیم

جستجو در سایت نت گشت و در کل سایت ها

دانلود تقویم نجومی 1403 - تقویم نجومی 1403 منجم باشی - تقویم نجومی حسین جانقربان 1403 - تقویم نجومی گلپایگانی 1403

دانلود رایگان کتاب صوتی خداوند الموت - نوشته پل آمیر - مترجم ذبیح الله منصوری


اهدای عضو یعنی اهدای زندگی

كاربران آنلاین

ما 22 میهمان آنلاین داریم
خبر خوان سایت نت گشت
RSS 2.0

ورود كاربر





هنوز ثبت نام نكرده اید؟ عضویت در سایت
به وب

گلشیفته‌فراهانی باکت‌وشلواروپاپیون در مجله‌فشن‌ووگ+عکس
دوشنبه ۰۹ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۰۴ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس گوگوش، خواننده و مجری شبکه من و تو قبل و بعد از آرایش
سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۱۷ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      سارا منجزی پور در جشن تولد لیلا اوتادی
سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۳۵ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس کیت میدلتون با روسری و بی جوراب و شلوار در مسجد
جمعه ۰۷ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۶:۵۳ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      دیدار گلشیفته فراهانی و بهرام رادان 5 سال پس از سنتوری در پاریس
پنج‌شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۰۸ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      

ديدار خونين با مرد گله‌دار / كشتار خانوادگي در كوهستان

ارزیابی كاربر: OFFOFFOFFOFFOFF / 0
ضعیف عالی 

متهم به قتل خواهر، داماد و خواهرزاده خود مدعي شد اين جنايت را با انگيزه ناموسي مرتكب شده است.

به گزارش آخرین نیوز به نقل از تهران امروز 18 بهمن ماه 86 اهالي روستاهاي منطقه سياح دارنگون استان فارس در حين گشت و گذار در كوههاي اطراف محل سكونت خود با 3 جنازه متلاشي شده كه از دل خاك بيرون آمده بود روبه‌رو شدند.

آنها با ترس اين موضوع را به پليس اطلاع دادند و چيزي نگذشت كه ماموران پليس آگاهي خود را به محل رسانده و تحقيقات خود را در اين باره شروع كردند.

جنازه‌ها كاملا متلاشي شده بودند و چيز زيادي جز مقداري استخوان از آنها به جا نمانده بود و تنها چيزي كه مي‌شد از ظاهر اجساد فهميد تعلق داشتن آنها به يك مرد، يك زن و يك كودك خردسال بود.

تشخيص هويت جنازه‌ها نيز به خاطر گذشت مدت زمان زياد از زمان مرگ و اتفاقاتي كه بر اثر حوادث طبيعي كوهستان بر سر آنها آمده بود غيرممكن مي‌نمود.

كارآگاهان پس از انتقال اجساد به پزشكي قانوني و تشكيل پرونده‌اي براي اين موضوع، سروقت پوشه افرادي رفتند كه طي چند ماه گذشته مفقود شدن آنها در فهرست پليس ثبت شده بود اما اين كار نيز سودي نبخشيد چرا كه مشخصات اين 3 نفر با هيچ كدام از افراد گم شده مطابقتي نداشت.

مردان پليس در جست‌وجوي به دست آوردن سرنخ‌هايي از هويت اين اجساد اين بار خبر كشف آنها را در مطبوعات پرتيراژ استان چاپ كردند و از شهروندان در اين رابطه كمك خواستند اما باز هم اطلاعاتي به دردبخور به دست آنها نرسيد.



سرنخ‌هايي از زن اول

4 ماه از كشف اين جنازه‌ها مي‌گذشت كه زني به نام مرواريد پيش پليس رفت و مدعي شد همسرش رسول از ماهها پيش به طرز مرموزي ناپديد شده است. مرواريد گفت: رسول همسر دومي به نام نرگس داشت كه همين ازدواج دومش باعث مجادله‌هاي بسياري بين من و او شده بود. رسول چند ماه قبل با پسر يك ساله و نيمه‌اي كه از زن دومش داشت به خانه من ْآمد. چند ساعتي اينجا بود و بعد اينجا را به مقصد منزل هوويم ترك كرد اما ديگر خبري از وي نشد و تلاش من هم براي كسب اطلاع از او تا كنون به جايي نرسيده است.

مرواريد افزود: من به شخص خاصي در رابطه با ناپديد شدن وي مشكوك نيستم ولي او با خانواده هوويم مشكل داشت و تاكنون چندين بار با آنها درگير شده بود.

اين زن پس از مشاهده اجساد احتمال داد كه يكي از آنها متعلق به همسرش باشد.

به همين خاطر ماموران به سرعت محل سكونت نرگس و خانواده‌اش را شناسايي و آنها را تحت تعقيب قرار دادند اما پرس و جو از اهالي محل نشان داد كه خانواده نرگس ماهها قبل به دلايلي نامعلوم و به طور ناگهاني محل سكونت خود را عوض كرده و به نقطه نامعلومي رفته‌اند.

بااين سرنخ شك ماموران به اين خانواده بيشتر شد. آنها در ادامه پيگيري‌هاي خود و با انجام چندين ماه تحقيق دريافتند خانواده نرگس به طور مخفيانه در منطقه خرم‌بيد زندگي مي‌كنند. ماموران به طور سرزده به منزل اين افراد رفته و پدر، مادر و برادر نرگس را براي بازجويي به اداره آگاهي بردند.مظنونين اما مدعي شدند نرگس، رسول و نوه شان به خاطر پيدا كردن شغل از حدود يك‌سال پيش از آنها جدا شده است و ديگر هم هيچ خبري از آنها نشده است. اما كارآگاهان با شم پليسي خود به اين اظهارات مشكوك شده و بازجويي فني خود را ادامه دادند تا اينكه سرانجام رضا برادر نرگس طي اعترافي هولناك براي ماموران تشريح كرد كه چطور نرگس، رسول و فرزند آنها را كشته است.



جنايت در كوهستان

متهم پس از انتقال به كوهستان به بازسازي جنايت بي‌رحمانه خود پرداخت و وقوع 3 قتل توسط وي براي پليس محرز شد. براي رضا قرار مجرميت تعيين شد و متهم روز گذشته در دادگاه كيفري استان فارس مورد محاكمه قرار گرفت. در ابتداي اين جلسه اولياي دم براي قاتل تقاضاي قصاص كردند و سپس دادگاه از متهم خواست كه به دفاع از خود بپردازد.

رضا با حضور در پشت تريبون اين طور گفت: من هم رسول، هم نرگس و هم خواهرزاده‌ام را كشتم اما اين جنايت من بي‌دليل نبود.

رسول پيش از ازدواج با خواهر من زن ديگري داشت. او به طور پنهاني با نرگس هم رابطه برقرار كرده و بدون اينكه بين آنها پيوند زناشويي باشد از يكديگر بچه دار شده بودند. من و پدر و مادرم وقتي نرگس بچه دار شد متوجه اين رابطه غير اخلاقي بين آنها شديم. به همين خاطر هم تن به ازدواج آن دو با يكديگر داديم. اين موضوع باعث آبروريزي زيادي بين در و همسايه براي ما شد و فاميلمان نيز پي به اين ماجرا بوده و نگاهشان به ما عوض شده بود.



نقشه چوپاني

همين باعث شد من كينه شديدي از رسول و خواهرم به دل بگيرم. اما ماجرا به همين جا ختم نشد و رسول مدعي بود فرزندشان، پسر او نيست و نرگس از مرد ديگري باردار شده است. وي مي‌گفت به همين خاطر حاضر به نگهداري اين كودك نيست. اين ادعاي رسول باعث نزاع‌هاي متعددي بين من و وي شد تا اينكه روز حادثه نقشه قتل آنها را كشيدم تا براي هميشه از دست اين بي‌آبرويي و عواقب بعدي آن خلاص شوم.

من كه از وضع شغلي نامناسب رسول باخبر بودم روز حادثه به نرگس زنگ زده و به او گفتم شغل مناسبي براي شوهرت پيدا كرده ام. آنها كه نياز شديدي به اين كار داشتند اختلافات گذشته بين ما را فراموش كرده و به اتفاق فرزندشان خود را به خانه ما رساندند. طبق نقشه به رسول گفتم كاري كه براي تو پيدا كرده‌ام چوپاني است.

با اين دروغ و با وعده ملاقات با صاحب گله وي را به كوههاي اطراف شهر كشاندم. در فرصتي مناسب رسول را از نرگس جدا كرده و دست پايش را با طناب بستم. بعد سراغ نرگس رفته و او را هم طناب پيچ كردم. سپس نوبت به خواهرزاده‌ام رسيد، دستانم را دور گلويش حلقه كرده و وي را خفه كردم. بعد هم دو مرتبه پيش نرگس و رسول رفته و با اسلحه‌اي كه تدارك ديده بودم آنها را به رگبار بستم. دست آخر هم گودالي حفر كرده و جسدها را داخل آن انداختم.دفاع ديگري هم ندارم.

هيات قضات پس از شنيدن حرف‌هاي متهم وارد شور شد تا راي خود را درباره اين جنايت صادر كند

0 نظر

هیچ نظری وجود ندارد. اولین نفر برای نظر دهی به این مقاله باشید!

ارسال یك نظر


هجی كردن هجی كردن

آموزش زبان  دیالوگ

آخرین مطالب