صفحه اصلی arrow اخبار روز ایران و جهان arrow حمید بقایی: اصلآ شما درست می گویید اما مرد نیستید اگر سندتان را منتشر نکنید
 
به وب

عکس/ شکار دوربین در لحظات جالب و خنده دار از دکتر احمدی نژاد
دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۰۴:۲۹ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      جواني هاي اكبر عبدي، آتيلا پسياني، حميد جبلي
پنج‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۵:۵۰ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      عکس خانوادگی نفیسه روشن
یك‌شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۶ بعدازظهر
  [جزئیات]...      اهل و سهلا یا احمدی نجاد
چهارشنبه ۰۹ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۰۵ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      تصویری از مارادونا به همراه نوه و دخترش
شنبه ۰۴ تیر ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۰۶ قبل‏ازظهر
  [جزئیات]...      

حمید بقایی: اصلآ شما درست می گویید اما مرد نیستید اگر سندتان را منتشر نکنید

ارزیابی كاربر: ONOFFOFFOFFOFF / 1
ضعیف عالی 

خلاصه: یک عده نمی توانند حساب خودشان را از حوادثی که طی سه سال گذشته اتفاق افتاد، جدا کنند و بگویند نه ما نبودیم. چه کسی در مجلس برجام را ظرف بیست دقیقه تصویب کرد؟!
دیوان محاسبات و سازمان بازرسی در این چند سال کجا بودند؟ چرا باید مساله حقوق های نجومی را مردم در تلگرام افشا کنند
. وقتی این همه به آقای دکتر احمدی نژاد، مهندس مشایی و بقیه دوستان تهمت زده شد، کدامشان بلند شد و گفت آقا این کاری که تو می کنی بر اساس شرع و اخلاق و انسانیت غلط است؟
دیدیم که صدا و سیما چه کاری کرد. نگاه تیزبین مردم و شبکه های اجتماعی قضیه را به جایی رساند که مجبور شدند اشتباه خودشان را تا حدی جبران کنند.
من باید قانون را اجرا کنم یا صدا و سیما؟ بنده باید قانون را اجرا کنم یا قوه قضائیه؟ بنده باید قانون را رعایت کنم یا وزارت اطلاعات؟
هفت ماه و نیم در زندان بودم، 225 روز در انفرادی بودم، 1 ماه اعتصاب غذا کردم تا بتوانم 5 دقیقه با خانواده ام تلفنی صحبت کنم، 5 ماه آفتاب ندیدم، هر کس جای من بود وقتی بیرون می آمد، می رفت آن طرف آب! اما تا امروز کسی یک کلمه گلایه از من شنیده؟
چند روز پیش دیدم سخنگوی تشکیلاتی گفته که آقا این ها حکم انفصال  خدمت دارند و چنین و چنان. اصلا تو راست می گویی ولی مرد نیستید اگر سندتان را منتشر نکنید! کسی اگر حرف زد و سندش را منتشر نکرد، مرد نیست


مشروح : به گزارش دولت بهار، اهم محورهای سخنرانی حمید بقایی در حضور جمعی از فعالان ستادهای مردمی استانهای آذربایجان غربی، اردبیل، بوشهر، خراسان رضوی و جنوبی، همدان، لرستان، یزد و سمنان در ادامه آمده است:

- همه ما از وضعیت موجود، ناملایماتی که بر مردم تحمیل شده و رفتارهایی که در سالهای اخیر صورت گرفته ناراحت و گله مندیم. اما تاریخ را که نگاه می کنیم می بینیم، ایران در دوره های مختلف حتی اگر تحت تسلط افراد نااهل بوده، خداوند به موقع قدرتش را به نمایش گذاشته و کشور را حفظ کرده است. خدا را شاکریم که ایران هیچ وقت و در هیچ مقطع زمانی، خوار نبوده است. ایرانیان همواره در اوج قله افتخار بوده اند. چند وقتی است که با سختی هایی مواجهیم اما مطمئن باشید به زودی به حول و قوه الهی این مشکلات برطرف خواهد شد و مجددا دعای فرج، نام بهار و عدالت در ایران طنین افکن خواهد شد.

- ما الان در مقام پاسخ گویی نیستیم بلکه در مقام طرح سوالیم. آن ها باید پاسخگو باشند. ما الان نباید خودمان را اثبات کنیم، برای چه باید خودمان را اثبات کنیم؟ آن ها زیر سوال هستند و باید سلامت و صداقت خودشان را اثبات کنند.

- اعلام حضور من چند مزیت داشت. از جمله اینکه آن هایی که تا دیروز به نهادهای کشور بد و بیراه می گفتند، مدافع همان نهادها شده اند! یک عده هم کاتولیک تر از پاپ شده اند. چه کسی ولایتمدار و عاشق ایران است؟ در این سالها دیدیم.

- یک عده نمی توانند حساب خودشان را از حوادثی که طی سه سال گذشته اتفاق افتاد، جدا کنند و بگویند نه ما نبودیم. چه کسی در مجلس برجام را ظرف بیست دقیقه تصویب کرد؟! ما چندتا دستگاه نظارتی داریم؟ دیوان محاسبات و سازمان بازرسی در این چند سال کجا بودند؟ چرا باید مساله حقوق های نجومی را مردم در تلگرام افشا کنند و بعد این مساله کشف شود؟ کجا بودند؟ شما همه با هم بودید، نمی توانید بگویید ما جدائیم و حالا می خواهیم با هم رقابت کنیم.

- اشراف سیاسی و اشراف اقتصادی، دعوایشان بر سر قدرت است اما به ما و مردم که می رسند وضعیت عوض می شود. الان نمی توانند در موقعیت منتقد قرار بگیرند و شروع به حرف زدن کنند. وقتی این همه به آقای دکتر احمدی نژاد، مهندس مشایی و بقیه دوستان تهمت زده شد، کدامشان بلند شد و گفت آقا این کاری که تو می کنی بر اساس شرع و اخلاق و انسانیت غلط است؟ این چه طرز رفتاری است؟! یکی بلند شد اعتراض کند؟ بنابراین الان هم نمی توانند مدعی باشند که ما آمده ایم چنان و چنین کنیم، خیر! نوع رفتارهایشان یکی است. به همین دلیل امروز فقط ما در جایگاه طرح سوال قرار داریم. ما آمده ایم تا نظام، دین و انقلابمان را حفظ کنیم و از دست بعضی ها نجات بدهیم.

- خیلی از سوالاتی که درباره ما مطرح می کنند، بی ربط است. من چه چیزی را باید اثبات کنم؟ مسلمان بودن خودم را؟ یکی از راههای رسیدن به قرب الهی اندوختن دانش و اشتغال به تولید علم و تحقیق است. بوعلی سینا که مدفنش در شهر پدری ماست بعد از آن همه تلاش، تحقیق و مبارزه برای عدالت، زمانی که وزیر دیلمی ها بود، یکی از تهمت هایی که به او زدند این بود که هزاران دینار برده، در تاریخ هست، بازاری های همدان جمع شدند، پول را دادند و آزادش کردند. در واقع به پول امروز گفتند هزاران میلیارد اختلاس کرده است! آخر هم گفتند دین ندارد. شعر منتسب به ابن سینا را شنیده اید. در دهر چو من یکی و آن هم کافر، پس در همه دهر یک مسلمان نبود. قرار نیست هر روز خودمان را اثبات کنیم که آقا به خدا ما مسلمانیم به قانون اعتقاد داریم!

- دیدیم که صدا و سیما چه کاری کرد. نگاه تیزبین مردم و شبکه های اجتماعی قضیه را به جایی رساند که مجبور شدند اشتباه خودشان را تا حدی جبران کنند. من باید قانون را اجرا کنم یا صدا و سیما؟ بنده باید قانون را اجرا کنم یا قوه قضائیه؟ بنده باید قانون را رعایت کنم یا وزارت اطلاعات؟ این سوالات از اساس غلط است و ما نباید به این ها بپردازیم. نه اینکه جواب نداریم، نباید وقتمان را برای اثبات خودمان نزد یک عده خاص هدر دهیم چون مردم تصمیمشان را گرفته اند. جماعتی که امروز مقابل شما هستند اگر تا فردای قیامت هم با این ها صحبت کنید، فایده ای ندارد.

- سعدی دید یک نفر، خوابیده آب می خورد، گفت خوابیده آب نخور عقلت کم می شود، گفت عقل چیست؟ گفت هیچی آقا تو آبت را بخور! حضرت امیرالمومنین (ع) بالای منبر فرمود مردم من دارم می روم، اگر سوالی دارید از من بپرسید. اسم نمی برم چه کسی، همان کسی که فعالیت کرد و شمشیر زد و اسلام را به ایران آورد، بلند شد و گفت یا علی (ع)! من سوال دارم. بگو من چند تا ریش دارم؟ اصلا چه فرقی می کند 2 هزارتا یا 10 هزارتا؟ حضرت فرمود این سوالت آنقدر ساده است که به قنبر می گویم جوابت را بدهد. قنبر به آن شخص گفت می روی به خانه و ریش هایت را می زنی و می شماری تا عددش در بیاید! (خنده حضار) من هر چه بگویم تو قبول می کنی؟ اگر بگویم 2 هزارتا می گویی نه خیر! از کجا معلوم؟! از سوالاتی که چنین جنسی دارند باید بگذریم چون پاسخ ندارد. می گویند شما منحرفید! منحرف خودِ تویی! تو منحرفی که همین طوری اتهام می زنی.

- هفت ماه و نیم در زندان بودم، 225 روز در انفرادی بودم، 1 ماه اعتصاب غذا کردم تا بتوانم 5 دقیقه با خانواده ام تلفنی صحبت کنم، 5 ماه آفتاب ندیدم، هر کس جای من بود وقتی بیرون می آمد، می رفت آن طرف آب! اما تا امروز کسی یک کلمه گلایه از من شنیده؟ من همه را به خاطر گل روی جمال مقام معظم رهبری بخشیدم. (صلوات و تشویق)

- تحمل 225 روز انفرادی کار ساده ای است؟ بروید در خانه هایتان و دو روز درها را ببندید، ببینم طاقت می آورید؟ حمام وغذا و همه چیز هم دارید. طاقت می آورید؟ حالا 225 روز نه، 22 روز بروند انفرادی و بیاییند بیرون تا ببینیم آیا به همه کائنات فحش می دهند یا خیر! چه خوش است گر محک تجربه آید به میان، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. طرف تا پستش را می گیرند از خدا و پیغمبر و زمین و آسمان شاکی می شود. اما بدانید که من اجازه ندادم حتی یک خط، حتی  یک کلمه علیه ولی نعمتم بسازند (صلوات و تشویق). حتی نگذاشتم به آقای مشایی و ولی نعمتم بی احترامی کنند. محکم باشید عزیزان، ما پیروز و بر حقیم.

- امروز صحنه خیلی خوب روشن است. اگر کسی کمی بینش داشته باشد می فهمد حق و باطل چی است. روزی که من به زندان رفتم، 60 کیلو وزن داشتم، روزی که بیرون آمدم 40 کیلو بودم. حتی از دادن دارو هم امتناع می کردند. هر چقدر هم که اذیت کنند محکم می ایستیم. مردم کوچه بازار ما را دوست دارند، اصلا وقتتان را برای یک عده که با منویات و اهداف خاص می خواهند وقت شما را بگیرند، تلف نکنید. (تکبیر)

- منشا همه پلیدی ها دروغ است. مثل آب خوردن دروغ می گویند، یک نفر هم نمی گوید این حرفی که می گویی سندش کجاست؟ چند روز پیش دیدم سخنگوی تشکیلاتی گفته که آقا این ها حکم انفصال  خدمت دارند و چنین و چنان. اصلا تو راست می گویی ولی مرد نیستید اگر سندتان را منتشر نکنید! کسی اگر حرف زد و سندش را منتشر نکرد، مرد نیست. اینها مشکلشان این است که اصلا ایرانی نیستند و رگ و ریشه شان مال جای دیگر است.

- یکی از اقوامی که سعی کرد در ایران دروغ را رواج بدهد، مغولها بودند (خنده حضار). این قوم وحشی که آمد به ایران، خواست در اینجا هم فرهنگ تباه خودش را حاکم کند. کسی که مسلمان، ایرانی و پاک باشد، دروغ نمی گوید. یا اگر فهمید جایی اشتباه کرده سعی می کند اشتباه خودش را جبران کند. دروغ اولین گام در وادی فساد و تباهی است و پس از آن ریاکاری است. در این چند روز دیدید کسی که استاد دانشگاه است و از روی پرچم یک کشور در دانشگاه رد نشد، می آید به من توهین می کند. به یک چیزِ خط کشی شده روی زمین شده احترام می گذارد اما به من که هموطن خودش هستم بی احترامی می کند. بعد شنیدم دیروز گفته است که فلانی باید بهای سنگینی بدهد. گفتم بهای سنگین را شما دادید که لشگر شکست خورده اید و مدام عقب نشینی می کنید و فحش می دهید! عیبی ندارد، فحش بدهید من که می دانم چه خبر است (خنده حضار).

0 نظر

هیچ نظری وجود ندارد. اولین نفر برای نظر دهی به این مقاله باشید!

ارسال یك نظر


هجی كردن هجی كردن

آموزش زبان  دیالوگ

آخرین مطالب