تابلو اعلانات نت گشت..
نت گشت را home page خود کنيد
ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما
کدهای زیبا سازی سایت و وبلاگ - ساعت های زیبا
فروش سایت و دامنه زیبا، رند و با سابقه ده ساله و رنک دار
درمان سرماخوردگی با روش درمان های گیاهی و غذایی در ایران و جهان
دانلود تقویم نجومی سال 1403
دانلود کتاب مجربات باقر
دانلود کتاب صوتی تاریخ امپراطوری هخامنشیان از کوروش تا اسکندر
دانلود کتاب صوتی اروپا در قرون وسطی
دانلود جزوه حقایقی درباره سنگ پادزهر
فروشگاه اینترنتی عصر قدیم
كاربران آنلاین
ورود كاربر
قاتل داداشی:طاقت این همه عذاب را ندارم،مرا خلاص کنید!
روزنامه جام جم نوشت:
با پایان تحقیقات در مورد پرونده قتل قویترین مرد ایران، متهمان به زودی صحنه حادثه را بازسازی میکنند و پرونده آنها با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال میشود.
متهمان این پرونده ۳ پسر به نامهای علیرضا، ناصر و علیرضا ۱۷ و ۱۸ ساله هستند. آنها شنبهشب گذشته هنگام تردد با خودروی پراید در ۴۵ متری گلشهر کرج با خودروی روحالله داداشی، قویترین مرد ایران و سرنشین همراه وی بهصورت سطحی تصادف کردند که میان آنها مشاجره درگرفت.
در این حادثه ۳ پسر جوان با قویترین مرد ایران درگیر شدند و یکی از آنها به نام علیرضا با ۳ ضربه چاقو به قلب و گردن روحالله داداشی، او را مجروح کرد و همراه دوستانش متواری شد. داداشی در راه انتقال به بیمارستان از شدت جراحات درگذشت اما با تلاش ماموران، متهمان در کمتر از ۳۰ ساعت دستگیر شدند و به اتهام وارده اعتراف کردند.
با عامل این جنایت گفتوگو شده است:
خودت را معرفی کن؟
علیرضا هستم و ۱۸ سال دارم.
میزان تحصیلات؟
تا سال سوم راهنمایی درس خواندم و به دلیل این که علاقهای به ادامه تحصیل نداشتم، درس خواندن را رها کردم و اکنون کارگری میکنم.
رابطه شما با خانوادهات چطور بود؟
بد نبود و اختلافی با هم نداشتیم.
چطور با علیرضا و ناصر ـ همدستانت ـ آشنا شده بودی؟
در بوستان نزدیک خانهمان با هم دوست شده بودیم. آنها نیز مانند من به درس خواندن و ادامه تحصیل علاقهای نداشتند.
چرا چاقو حمل میکردی؟
یک روز برای ملاقات با دوستانم ـ ناصر و علیرضا ـ به بوستان نزدیک خانهمان رفته بودم که مشاهده کردم مردی غریبه راه یک پسر نوجوان را سد کرده و با تهدید چاقو از وی پول زور میخواهد. ترسیدم و فرار کردم و از همان موقع برای دفاع از خود سلاح حمل میکردم.
از شب حادثه بگو؟
آن شب از برادرم خواستم تا خودروی پرایدش را به من امانت دهد تا مادر بیمار یکی از دوستانم را به بیمارستان ببرم. با این ترفند خودرو را از برادرم گرفتم و سراغ ناصر و علیرضا رفته و برای تفریح به یکی از بوستانها رفتیم و پس از آن با خودرو در سطح شهر میگشتیم.
حادثه چگونه رخ داد؟
ساعات پایانی شب شنبه بود. در بازگشت به خانهمان در منطقه ۴۵ متری گلشهر ناخواسته آینه کناری خودرو من به یک خودروی آزرا برخورد کرد و همین موضوع باعث درگیری ما با راننده و همراه وی شد. بعد از طی مسافتی خودروی هر دویمان در خیابان پونه در همان حوالی متوقف شد.
با بالا گرفتن درگیریمان وقتی مقتول قصد نزدیک شدن به من را داشت با دیدن هیکل تنومند وی ترسیده و برای نجات جان خود و دوستانم با چاقو به او حمله کردم و سپس فرار کردیم.
خانوادهات از ماجرا خبر داشتند؟
نه، وقتی به خانهمان آمدم خواب بودند. بلافاصله لباس خونآلودم را در سطل زباله انداخته و در خیابان گذاشتم و تا صبح خوابم نمیبرد و چهره مرد جوان مقابل چشمانم بود. گمان میکردم مردم او را به بیمارستان منتقل کرده و نجاتش دادهاند.
روز بعد پول و لباسهایم را درون ساکی گذاشته و از خانه بیرون زدم و به مادرم گفتم به مسافرت میروم. سرگردان کوچه و خیابانها بودم از دوستانم نیز خبری نبود. به شدت احساس ترس کرده بودم.
چطور از مرگ روحالله داداشی با خبر شدی؟
من نام مقتول را نمیدانستم و او را نمیشناختم. صبح دوشنبه وقتی سوار تاکسی شدم، از طریق رادیو شنیدم مردی که از قویترین مردان ایران و جهان بوده به طرز مرموزی کشته شده است، با شنیدن این خبر به شدت شوکه شده و میترسیدم او همان مردی باشد که من با چاقو به او حمله کرده بودم.
بعد چه شد؟
با پیاده شدن از خودرو به سمت کیوسک روزنامهفروشی رفته و چند روزنامه خریدم و با خواندن خبر قتل و دیدن عکس مقتول دیگر مطمئن شدم او همان مردی بوده که با وی درگیر شده بودم. چند بار با تلفن دوستانم تماس گرفتم اما پاسخی نمیدادند. با احتمال این که آنها از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شدهاند، به فرار ادامه دادم تا این که هنگام خروج از کرج در میدان امام خمینی (ره) از سوی ماموران شناسایی و دستگیر شدم.
اکنون که دستگیر شدهای چه احساسی داری؟
تا پیش از دستگیری عذاب وجدان داشتم و چهره مقتول یک لحظه از مقابل چشمانم دور نمیشد، اما اکنون کمی آرامتر شده و فقط منتظرم هر چه زودتر مجازات شوم. دیگر نمیخواهم زنده باشم.
من شرمنده خانوادهام هستم. با لحظهای غفلت، کاری از من سر زد که باعث شد جوان بیگناهی را قربانی و زندگی خود و دوستانم را نیز تباه کنم.
سابقه کیفری داری؟
نه، ندارم.
حرف آخر؟
طاقت این همه عذاب را ندارم، از مسوولان قضایی میخواهم مرا مجازات کنند، کاش چاقویی حمل نمیکردم، کاش کسی به من میگفت در زندگی سرانجام خلاف و حمل چاقو مرگ است، از همه خجالت میکشم
آخرین دانلود ها
آخرین مطالب
- دانلود تقویم نجومی سال 1403 - تقویم ازدواج، تقویم قمر در عقرب
- دوربین مگنتی گردالو، دوربین SQT آهنربایی، دوربین مینی ورزشی گرد بخریم یا نخریم؟
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مضراب یا نواختن با مضراب در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن هر چیز دوتایی مثل تخم دوزرده یا دوچرخه دوترکه در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره گرفتار مصیبت شدن در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن صورتگری یا نقاشی حیوان یا انسان در خواب
- علت عدم دریافت تصاویر دوربین های مداربسته هوشمند بر روی موبایل در روزهای اعتراضات و اغتشاشات
- دستگاه انتقال آسان بیمار به صندلی، ماشین، ویلچیر، توالت فرنگی
- تعبیر خواب های مختلف درباره مصحف یا قرآن مجید در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مشهور شدن و شهرت در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مشمع یا رومیزی و روکش مشمعی در خواب
- دانلود کتاب کلیدهای اسرار جلد 1و2 (ویژه نامه شمیم وحی سال 92)- مجربترین ادعیه، اذکار، درمانهای معنوی
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشکل و گرفتاری مالی و غیر مالی در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مشک آب نو یا کهنه در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشک و عنبر و نافه در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشعل، روشن کردن مشعل و مشعل بدست گرفتن در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مسلمان شدن مشرک و شرک در خواب
- تعبیر خوابهای مختلف درباره مشرق و مشرقیها و به شرق رفتن در خواب
- فیلم آموزش افزایش شانس ثبت نام خرید خودروهای بهمن موتور و سایر شرکت های خودروسازی
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشرف شدن و اشراف بر کاری یا مکانی در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دعوا، کتک کاری و مشت زدن به دیگران در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مشارکت با مرد یا زن یا به هم زدن مشارکت در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مشاجره، دعوا، بحث و جدل در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن حضرت عیسی مسیح در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مسواک در خواب
- تعبیرخواب های مختلف درباره دیدن میخ و مسمار در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره مسلمان شدن در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مسگر و مسگری در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مسکه یا روغن حیوانی در خواب
- تعبیر خوابهای مختلف درباره پیدا کردن یا خرید مسکن در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مسجد، نماز خواندن در مسجد و احداث مسجد در خواب
- فواید خواندن آیة الكرسی
- ابطال چشم زخم ودفع آثارسوء آن در روح و جسم - دستور دوم
- دعاها و دستورات رفع چشم زخم و از بین بردن اثرات چشم زدن کسی - دستور اول
- نماز سیف القاطع و ختم یا علی - دو دستور مجرب برای حاجت روایی
- ساروج، مواد تشکیل دهنده و خواص آن در بناهای قدیمی و روشهای تخریب آن
- عایق های رطوبتی سنتی در بناهای قدیمی و تاریخی چه بوده؟
- چرا در موزه های فرانسه دریایی از آثار باستانی و گنج های ایرانی موج می زند
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن شرابخواری، مستی و عرق خوری در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن توالت و مستراح و رفع حاجت در مستراح در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مستخدم و خدمتکار در خواب
- تعبیر خواب های مختلف درباره دیدن مستاجر، خانه اجاره ای و پرداخت اجاره در خواب
- چطوری جون دل - ایجاد روحیه با هیبت ترسناک
- ترتیب نوشتن شماره حساب بانکی و شماره شبای بانک ها در کادرهای مربوطه
- افزایش کارمزد کارت به کارت و تصویب کارمزد برای انتقال وجه پایا و ساتنا و سایر خدمات بانکی